داستان
داستان

کاش میدونستی جهانم بی توالف نداره
منوي اصلي
صفحه اصلي
پروفايل مدير
عناوين وبلاگ
آرشيو وبلاگ
پست الكترونيكي

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید من پوریا17سالمه واین وبلاگم موضوع خا30 نداره هرچی باشه میذارم واگروبلاگ خواستیدپیام بگذارید
آرشيو
مرداد 1392
تير 1392
نويسندگان
پوریا
کد هاي جاوا

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 14
بازدید کل : 19060
تعداد مطالب : 46
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

رمان تک عشق/قسمت اخر  <-PostCategory-> 

تک گيشنيز

واي خدا فقط يکي که مطمئنم نيست اخه شانس تا چه حد؟؟؟حالا اونم کدوم تک؟ تک دل! 

اگه دل باشه بردم و اگه تک دل نباشه زندگيم تمام 

نفس عميقي کشيدم نگاهي پر نفرت اما از درون عشق به اميد کردم و دستمو بردم تا ورق چهارمو برگردونم

_نه صبر کن حرفاي ما تموم نشده

صداي عليرضا بود که منو از حرکت انداخت

_علي ديگه چه حرفي؟؟هر چي هم حرف بزنيم ميرسيم به سر خانه اول

_من هنوز خيلي حرف ها دارم بعد از گوش دادن به حرفام ميتوني ورقُ نگاه کني و هر تصميمي دلت خواست بگيري مهم ترين حرفم اينه که کيارش باباتو نکشته

_به روباه گفتن شاهدت کيه گفت کلاغ

_بحث دوستي نيست اون نکشته اگه کيارش عموي منو کشته بود که الان مرده بود

_بله من بابامو کشتم پس

_نه تو هم نکشتي..به اين فکر کن تو امشب خطايي مرتکب نشدي اما من تو رو با چشم خودم ديدم که داري خطا ميکني حالا تو که کيارش رو نديدي

_شوهاد و همه چيز نشون ميده کيارش رفته بوده پيش بابام

_اره رفته بوده

_پس چرا دروغ گفت که نرفته

_چون مجبور بود

_چرا؟؟

_چون خيلي چيزا هست که ازش بي خبري

_هه مثلا؟

_منم عضو گروه هستم اما راي اينکه تو منو ميديدي شرکت نکردم گروه ما همه ي خلافکار ها رو شکست ميداد و جلو ميرفت و منم امار همه چيز را داشتم اما يه گروه که باند خيلي بزرگ و خطرناکيه امار گروه ما رو دراورد

_خب اين چه ربطي به کشته شدن بابام توسط کيارش داره؟

_هي چه بگويم که اشکم همه فرياد است ما اطلاعات فراواني درموردشون به دست اورديم اما اونا دست گذاشتن رو قلب گروه

_قلب گروه؟؟

_اره 

_کي؟

_تو

_من؟؟؟؟؟

_اره تو قلب گروهي

_چرا من؟

_چون......

_چون رئيس گروه ايران کيارشِ و اونم عاشق تو و حتي خيلي چيز هاي ديگه....تو رو راحت تحت نظر گرفتن و فيلمشُ دادن به کيارش و اين يعني که هر وقت بخوان مُردي اونا در عوض تو مرگ باباتو ميخواستن

_چرا بابام؟مگه بابام چيکارشون کرده بود؟

_صبر کن گفتم که تو قلب گروه بودي رئيس ايران و در واقع رئيس فرعي و ظاهري گروه که عاشقت بود رئيس کل گروه هم ديوونت 

_رئيس اصلي مگه کي بوده که ديوونه من بوده؟اينا چه ربطي به بابام داره اخه؟

_رئيس کل گروه بابات بود

_چـــــــــي؟؟

_اره عموم رئيس کل گروه بود

_تو اين چيز ها رو از کجا ميدوني؟؟

_چون من معاون و همه کاره بابات من بودم تو و اميد اتفاقي با هم اشنا شديد و عاشق باباتم ميخواست تو به عشق حقيقي برسي نه هوسي بچگانه اما هوس نبود وقتي بعد 4سال باز همديگرو دوست داشتيد بابات خواست شما به هم برسين 

تا اينکه اون اتفاق افتاد و کيارش اومد و همه چيزو در مورد تو به بابات گفت

کيارش_اره همه چيزو عشقم تهديدها همون زمان که اخلاقم بد شده بود به خاطر تهديد ها بود بابات خوب گوش داد و اخرشم گفت که بکشمش اما مگه ميشد استادتو بکشي؟ گفتم نه و از اونجا خارج شدم و اومدم پيش تو که اگه قرار هس بميريم با هم بميريم

_علي تو اينا رو از کجا ميدوني؟

_چون من همون جا بودم کيارش رفت و من موندم بابات گفت بکشمش گفتم عمرا وصيعت کرد که شما رو در اخر اين جوري به هم برسونم تا به عشق حقيقي برسيد گفت ازت راضيه همون جوري که ميخواست بزرگ شدي قوي و مستقل و در عين حال لطيف و ضعيف اما هر کدوم به موقع خودش و رئيس خوبي براي گروه ميشي بابات مي خواست شما عشق و دوري رو کاملا مزه مزه کنيد تا هميشه قدر هم رو بدونيد حالا ديگه حرفام تموم شد بابات جلوي چشماي من خودشو کشت خيلي سخته استادت عموت همه کست رئيست جلو چشمات خودشو بکشه و تو هيچ کاري نتوني بکني خيلي.......حالا اتخاب با خودته

دستي به صورتم کشيدم خيس خيس بود هم من هم علي هم کيارش و هم ترنم

نگاهي به ورق کردم تک دل اما من تک عشق خودمو پيدا کردم ورقو قبل از اينکه هر کسي ببينه انداختم تو شومينه و سريع زدم بيرون

رفته بوديم براي بازي پاسور هتل ساحلي کنار دريا رفتم وسط دريا اب ا زير گلوم مي امد دلم به شدت درد گرفت و تعادلمو از دست دادم اما در اوج نااميدي دستي دور کمرم حلقه شد از دريا بيرون اومديم سيلي محکم بهم زد اما سريع منو کشيد تو اغوشش 

_کيانا نميگي من بي تو چيکار کنم؟؟تا حالا اميد داشتم برميگردي اتفاقي برات بيوفته چي؟

_برام نه براتون

_چي؟

_منم بچم من تک دلمو سوزوندم اما تک عشقمو پيدا کردم تک عشق من عاشقتم

و لباشو گذاشت رو لبام.....

پايان


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






+ نوشته شده در دو شنبه 24 تير 1392برچسب:,ساعت 9:14 توسط پوریا |
مطالب پيشين
» فیلم مبتذل موبایلی از یک دختر که پسری را تکان داد +
» جزای عشق/قسمت اخر
» جزای عشق10
» جزای عشق9
» جزای عشق8
» جزای عشق7
» رمان تک عشق/قسمت اخر
» رمان تک عشق20
» رمان تک عشق19
» رمان تک عشق18
» رمان تک عشق17
» رمان تک عشق16
» رمان تک عشق15
» رمان تک عشق14
» رمان تک عشق13
» رمان تک عشق12
» رمان تک عشق11
» رمان تک عشق10
» رمان تک عشق9
» رمان تک عشق8





پيوندها


فندک برقی سیگار لمسی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اس ام اس داستان و آدرس eyyjounam.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

پيوندهاي روزانه

ساختن وبلاگ
حمل ته لنجی با ضمانت از دبی
خرید از چین
قلاده اموزشی ضد پارس سگ
آی کیو مگ
مستر قلیون
یکانسر

 

فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

طراح قالب

Power By:LoxBlog.Com & NazTarin.Com